نشست «رسانه‌ها و اعتراضات و اغتشاشات دی‌ماه ۹۶»

نشست «رسانه‌ها و اعتراضات و اغتشاشات دی‌ماه ۹۶» برای تبیین و واشکافی نقش رسانه‌ها در اتفاقات اخیر کشور، در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار شد. در این نشست که با همکاری حسینیه حکمت و پژهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار شد، دکتر فرشاد مهدی‌پور، عضو هیات علمی پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی، دکتر صادق نصرالهی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع)، دکتر عبدالله بیچرانلو و دکتر مجید سلیمانی از اساتید علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی به ایراد نظرات و ایده‌های خود در رابطه با تحولات دی‌ماه ۹۶ پرداختند.
دکتر فرشاد مهدی‌پور نخستین سخنران این نشست معتقد است که ما در مورد اتفاقات اخیر گاه ماجرا را از میانه تعریف می‌کنیم.
نه‌در هنگامه این رخدادها بلکه از حدود یک‌سال و نیم پیش شاهد اعتراضاتی بوده‌ایم که به‌نحوی خودجوش و قاعده‌مند اتفاق می‌افتاد و خبری از آشوب و اغتشاش در آنها نبود. در چنین شرایطی نه رسانه ما به این اعتراضات پرداخته است و نه دانشگاه ما به آن توجه داشته. پس از این اعتراضات شکلی از اعتراض ایجاد می‌شود که رنگ آشوب و اغتشاش دارد. در این اعتراضات ناگهان می‌بینیم که همه تحلیل‌گر می‌شوند و ماجرا را از وسط شرح می‌دهند. با نظر به این توضیح می‌توان گفت که ما خود متهم این ماجرا هستیم. در میان اعتراضاتی که در این یک‌سال و نیم شده بود تنها دو رخداد جنبه رسانه‌ای پیدا کرد: یکی حادثه معدن یورت و دیگری ماجرای شرکت آذراب اراک. مابقی اعتراضات به‌خوبی دیده نشدند. ما تحلیل‌گر موسمی هستیم و همین موضوع آفت اصلی است. چرا ما نمی‌توانیم بگوییم که در چند ماه گذشته این‌همه اعتراض با رویکرد کاملاً معتدل و با امنیت و آرامش در کشور برگزار شده است؟ او سخنان خود را با ذکر این مطلب به پایان برد که بازنمایی اتفاقات اخیر نیز از یک جنس و یک دست نبود. ما یک موقعیت مرکز پیرامونی داشتیم که در آن برای نخستین‌بار رخدادهایی در شهرهای پیرامون تهران رخ داد و حاکی از نارضایتی مردم و بالا رفتن سطح مطالبه‌گری آنها بود. شهروندان غیر تهرانی به این نتیجه رسیدند که در تهران می‌توانند با تجمع روبه‌روی یک وزارتخانه دست به اعتراض بزنند اما در شهرستان چنین چیزی برای آنها میسر نیست. اینجاست که روی به اغتشاش می‌آورند.
باید پرسید که آیا رسانه‌های ما توانسته‌اند تحلیلی از اعتراضات پیشین مردم ارائه کنند. مثلاً در رخداد‌های اخیر ما مردمی را می‌بینیم که با اعتراضات موافقند و با اغتشاش نه. اما رسانه‌های ما با وجود همین موضع‌گیری‌ها هم ساکتند و به بررسی و انعکاس آنها نمی‌پردازند.
آقای دکتر نصرالهی اما بر این عقیده است که باید بر تأثیر رسانه‌ها تأمل کرد و پرسید که آیا اساساً رسانه می‌تواند موجب ایجاد یک فعل شود یا نه؟ او سعی دارد یکی از رویکردهای مهم در پاسخ به این سؤال را برجسته کند: رویکردی که یک رسانه را تنها زمانی مؤثر می‌داند که با سطوح دیگر ارتباطی و فعالیت‌های گروهی دیگر همگرایی داشته باشد. او ادامه می‌دهد که در طول تاریخ زمانی رسانه‌ها مؤثر واقع شده‌اند که توانسته‌اند این همگرایی را ایجاد کنند. در فتنه سال ۸۸ شاهد این بودیم که یک بدنه حزبی قوی و دارای یک شبکه میان‌فردی و گروهی قوی با تلویزیون‌ّهای فارسی غربی هم‌گرا می‌شود. اتفاقاً شاید جالب باشد پرداختن به این که در اتفاقات اخیر شاهد بودیم که bbc و آمدنیوز آن‌چنان همگرا نبودند و شبکه‌های تلوزیونی به‌شکلی در حاشیه بودند. چیزی که در مورد واقعه اخیر خیلی عجیب بود این بود که حرکت جدی رسانه‌ها به‌ویژه کانال آمدنیوز را می‌بینیم اما در داخل و در رسانه‌های دیگر حمایت قابل‌توجهی از این حرکت صورت نمی‌گیرد؛ سؤال این است که چطور یک کانال تلگرامی بدون پشتوانه یک حرکت گروهی می‌تواند چنین کاری کند؟ و آیا این مورد اخیر نقد آن نگاه ارتباطی می‌شود که پیش‌تر گفته شد یا نه، باید نحوه جدیدی از ارتباط گروهی را در این اتفاقات پیدا کرد که به‌واسطه برخی گفتمان‌های اخیر از جمله بحث‌های اقتصادی و رکود و تورم، هویت مشترکی را شکل داده است و طبیعتآً این اتفاق را رقم زده است؟ فکر می‌کنم تفکیک کردن دو مصداق انبوه خلق و گروه در اینجا کارساز باشد و بتواند توجیه کند این را که یک واقعه‌ای رخ می‌دهد اما ادامه‌پیدا نمی‌کند. یعنی تداوم نیافتن این حرکت چه‌بسا با همان رویکرد همگرایی رسانه‌های گروهی و فعالیت‌های ارتباط جمعی قابل توضیح باشد و بتوان گفت ازآنجاکه این حرکت بدنه حمایت‌کننده حزبی و گروهی جدی نداشت، ادامه نیز پیدا نکرد و صرفاً در قالب یک انبوه خلق هیجانی تحلیل‌شدنی باشد.
آقای دکتر بیچرانلو نسبتی که امروزه میان مردم و رسانه‌ها وجود دارد را متأثر از عملکرد رسانه‌ها در گذشته می‌داند که البته قابل‌نقد است. با این توضیح که در انقلاب اسلامی سال ۵۷ توسعه ارتباطات، که می‌توان آن را در قالب توسعه حمل‌و‌نقل شهری و شکل‌های جدید ارتباطی تعریف کرد، مردم را متوجه فاصله‌ای میان خود و کاخ‌نشینان یا در طبق گفتمان آن روزگار مستکبرین، می‌کند. این توجه در شکل‌گیری انقلاب اسلامی بی‌تأثیر نیست. اکنون نیز رسانه‌های جدید در قالب شبکه‌های اجتماعی چنین وضعیتی پیدا کرده‌اند. نمونه‌ای که در این راستا می‌توان مثال زد همین صفحات بچه‌پول‌دارهای تهران است که چندی است در شبکه‌ها اجتماعی باب شده است. اتفاقی که افتاده است این است که مردم داراتر از این شبکه‌ها، بیشتر اینستاگرام و تلگرام، برای خودابرازی خود استفاده می‌کنند. مردم این‌گونه خود را در مقابل زندگی آنها می‌بینند و قیاس می‌کنند. بخشی از موج ناامیدی از همین طریق ایجاد می‌شود، ضمن آنکه آنها هرچه می‌کنند هم تغییر در زندگی خود نمی‌بینند. اعتراض مردم ما تحت‌تأثیر همین نقش رسانه‌ها و البته کم‌کاری بخش‌های دیگری از نظام بوده است. نکته مهم این است که قالب برجسته رسانه‌ای در این شبکه‌های اجتماعی عنصر تصویر است که می‌تواند ثروت و مکنت و ظاهرنمایی‌های طبقات ثروتمند جامعه را منعکس کند. علاوه‌براین هنگامی که فساد‌های موجود در دستگاه‌های کشور در این رسانه‌ها آورده می‌شود، برای کسی که از بین اقشار ضعیف جامعه این پیام را دریافت می‌کند، آن‌ها را باز به زندگی خود ربط می‌دهد و چنین خوانشی ندارد که نظام به‌طور اثربخش دارد با فساد مبارزه می‌کند بلکه آنها را عامل ضعیف بودن خود می‌داند. زمانی که آنها می‌بینند که حتی این مبارزه با فسادها تأثیری بر زندگی آنها ندارد دچار ناامیدی می‌شود و اعتراضی در آنها شکل می‌گیرد که گاه به صحنه می‌آید و گاه خاموش است. اگر نظام در مقابله با این فسادها چاره‌اندیشی نکند، ممکن است که این اعتراض خاموش تشدید شود و عملیاتی شود. البته بحث من متمرکز است بر آن اقشاری که مسوولین به آنها حق می‌دهند نه آنها که فعالیت اعتراضی‌شان جنبه ضدامنیتی و ضدنظام دارد. معتقدم که رسانه‌های غالبی که منجر به این اتفاقات شده شبکه‌های اجتماعی بوده‌اند.
اما آخرین سخنران این نشست دکتر مجید سلیمانی بود که پیش از هر چیز تمایزی میان اعتراضات اقتصادی و بحران پس از آن که آنها را جنس شکاف‌های فرهنگی اجتماعی یا حتی رسانه‌ای می‌داند، قائل است. او پس از اشاره به بحران‌های اقتصادی و مسائل مؤسسات مالی و اعتباری به اغتشاشاتی اشاره می‌کند که از این مسائل اقتصادی جدا بوده و با منشأ چند کانال تلگرامی انجام شده است. او با اشاره به رده سنی دستگیرشدگان و اغتشاش‌کنندگان که بین ۲۰ تا ۲۵ سال است، جنس این اغتشاشات را بیشتر فرهنگ و اجتماعی می‌داند و ادامه می‌دهد که در این چند‌ساله دو‌گانه‌هایی که بازگشت به سلطنت را در مقابل جمهوری اسلامی قرار می‌دهد، شکل گرفته است. ما‌باید برگردیم به اینکه چه اتفاقی در حوزه آموزشی رخ داده است. علاوه‌براین او سخن دکتر بیچرانلو مبنی بر نبود سیاستی مشخص در حوره رسانه تأیید می‌کند و می‌گوید رسانه رسمی ما هم  آن‌طور که باید و شاید نتوانسته است کاری را انجام دهد. باید اذعان کرد که بحران هنوز پایان نیافته است چراکه ریشه‌های فرهنگی اجتماعی دارد و ما شاهد شکاف‌های نسلی و هویتی هستیم. باید توجه کنیم که کسانی که در متن این حرکات بوده‌اند بعدها کار اداره این کشور را به‌دست خواهد گرفت.
سلیمانی در بخش دیگری از صحبت‌های خود اتخاذ سیاستی مشخص در خصوص شبکه‌های اجتماعی را لازم می‌داند و سپس این‌گونه به پیام‌رسان تلگرام می‌پردازد که این پیام‌رسان بسیار مشکوک است. چراکه اصلاً پیام‌رسان باکیفیتی محسوب نمی‌شود و میان پیام‌رسان‌های مطرح جهان در رده‌ای بالای بیست قرار دارد. همه رسانه‌های دنیا به همان وظیفه پیام‌رسانی خود می‌پردازند اما تلگرام نحوی ارتباط یک‌سویه توده‌ای را در کانال‌ها ایجاد کرده که افرادی به‌صورت یک‌طرفه در آن به فوروارد کردن پست‌هایی می‌پردازد. ضمن اینکه باید توجه داشت که پیام‌رسان تلگرام قابلیت جست‌وجو در وب را ندارد و همه محتواها درواقع به یک‌سری شماره‌ مرتبطند و با پاک شدن آن شماره، محتواها نیز از بین می‌روند. باید توجه داشت که ما با یک پیام‌رسان صرف مواجه نیستیم و محتوایمان را در بستری ناامن می‌ریزیم. از همین‌روست که ایجاد و اجرای سیاستی کاملاً مشخص و حساب‌شده در این راستا بسیار لازم به‌نظر می‌رسد.

منبع: نشست «رسانه‌ها و اعتراضات و اغتشاشات دی‌ماه ۹۶»، تاریخ برگزاری: ۷ بهمن ۱۳۹۶، مكان برگزاری: پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی. آدرس انتشار: http://sobhe-no.ir/newspaper/417/9/16495