نهمین گردهمایی اصحاب علوم انسانی، اجتماعی، هنر و رسانه با گفتگوی تخصصی پیرامون موضوع «افزایش قیمت بنزین و اعتراضات پس از آن»، برگزار شد. در این نشست اساتید و پژوهشگران در رشتههای گوناگون به موضوع افزایش قیمت بنزین و اعتراضات پس از آن پرداختند و ارائههای کوتاهی را در این زمینه مطرح کردند.
سلیمانی: نظم شبکه مبتنی بر نظام جهانی نمیتواند پاسخگوی اهداف انقلابی ما باشد. و شبکه ملی اطلاعات تنها راه چاره ماست.
«ارزیابی شبکه ملی اطلاعات؛ مسئولیت اجتماعی نظام رسانهای و آغازی بر مفهوم رسانه ملی بحران» عنوان مطلبی است که مجید سلیمانی در این نشست ارائه داد، وی با اشاره به برجسته شدن عبارت «شبکه ملی اطلاعات» طی بحران اخیر و تاکید بر تمایز میان شبکه ملی اطلاعاتی که باید باشد و آنچه اکنون موجود است و نتیجه کار دولت است گفت: سوال اصلی من این است که چگونه این شبکه ملی اطلاعات میتواند علیه رویکرد پسااستعماری “نظام جهانی شبکه” عمل کند؟ نظام جهانی شبکهای که گروههای به حاشیه راندهشده را نادیده میگیرد و ایران نیز دقیقاً موقعیتی حاشیهای در شبکه جهانی دارد. بنابراین باید این پرسش را طرح کرد که چگونه شبکه ملی اطلاعات میتواند همزمان هم علیه نظام جهانی شبکه عمل کند و هم نگاه «مسئولیت اجتماعی» از سوی حکومت در برابر شهروندان را پوشش دهد.
او ضمن تاکید بر سختی پاسخگویی به سوال مطرح شده، اضافه کرد: بحرانهایی در فهم این مسئله وجود دارد؛ از یکسو، این احساس وجود دارد که شبکه ملی اطلاعات «محدودکننده شهروندان» است و بهعنوان دستاویزی برای «کنترل شهروندان» قرار میگیرد؛ از سوی دیگر نیز جمهوری اسلامی بهعنوان یک حکومت انقلابی وظایفی را در این زمینه بر عهده دارد. زیرا ایران بهواسطه رهبری انقلاب اسلامی در جهان، همیشه به نقد استکبار جهانی پرداخته و علیه کشورهای جریان اصلی جهان بوده است.
همچنین، به نظر میرسد که رسانههای اجتماعی مبتنی بر نظام جهانی، رویکردی پسااستعماری را دنبال میکنند. آنگونه که بهعنوانمثال، اینستاگرام بر اساس قوانین کالیفرنیا هر صفحهای را اراده کند مسدود میسازد. بنابراین این نظم شبکه مبتنی بر نظام جهانی نمیتواند پاسخگوی اهداف انقلابی ما باشد. و شبکه ملی اطلاعات تنها راه چاره ماست. حتی اگر این مسئله طرح شود که این شبکه ملی اطلاعات، حاوی «نگاه کنترل بر شهروندان» است. ازاینرو، شاید بهتر باشد در مورد شبکه ملی اطلاعاتی صحبت کنیم که «باید» باشد و نه شبکه ملی اطلاعاتی که «هست». البته آن شبکة ملی اطلاعاتی که هست را هم نمیتوان خیلی جدی گرفت. زیرا اساساً دولت کنونی اعتقادی به شبکه ملی اطلاعات ندارد و این تجربه چندروزه ما از شبکه داخلی نیز ارتباطی به شبکه ملی اطلاعات ندارد و درواقع کاریکاتوری از این شبکه است. ضمن اینکه اساساً این دولت اعتقادی به «تولید ملی در حوزه فناوری اطلاعات» ندارد. اساساً سخن گفتن از شبکه ملی اطلاعات در شرایط بحران شبکه، کمی زود است و آنچه تجربه شد بهشدت قابل نقد است.
این پژوهشگر مطالعات رسانه افزود: شبکه ملی اطلاعات باید دقیقاً علیه «رویکرد پسااستعماری نظام جهانی شبکه» عمل کند و فراتر از مرزهای ایران، مأمن و محملی را برای همه گروههای به حاشیه رانده شدة جهانی فراهم کند که احتمالاً تحتفشار جدی هستند و با یک اظهارنظر ساده، بهراحتی صفحاتشان در رسانههای اجتماعی نظام جهانی مسدود میشود و یا اساساً نظام تولید و تبادل محتوا در رسانههای اجتماعی بهگونهای عمل میکند که این گروهها به حاشیه بیشتری رفته و به محاق روند.
برای نظام انقلابی ایران و داعیههای بینالمللی آن، شبکه ملی اطلاعات تنها به داخل مرزهای ایران محدود نمیشود و علیه «نظام استکبار جهانی شبکه» عمل میکند. حتی اگر امروز در داخل کشور چنین نگاهی وجود نداشته باشد و شبکه ملی اطلاعات را یک شبکه حکومتی برای کنترل شهروندان تلقی کنند. ما وظیفه داریم که این راه را انتخاب کنیم. در واقع شبکه ملی اطلاعات باید نهاد گفتگوی ملی ما باشد؛ آنچنانکه هر صدایی که به حاکمیت ملی التفات داشته و آن را تقویت میکند را باید پوشش دهد. ضمن اینکه این شبکه، باید محملی را برای گفتگوی ما با گروههای به حاشیه راندهشده جهانی فراهم سازد. و باید نگاهی جهانی داشته باشد؛ زیرا برآمده از حکومتی انقلابی است که مرزی برای خود تعیین نمیکند؛ اما در برابر مرزهایی قرار میگیرد که شبکه مبتنی بر نظام جهانی آنها را تعیین کرده است.
در ادامه نیز وی شبکه ملی اطلاعات کنونی را از سیاستگذاری تا اجرا گرفتار بحرانهای متعددی دانست و گفت: اولا؛ در نگاه کلانتر، ما هنوز نتوانستهایم تعیین تکلیفی نسبت به مقولات کلیتری همچون؛ “سیاست و رسانه”، “مردم و رسانه”، “مردم و حکومت” و “شبکه ملی اطلاعات و مردم” و نسبت آنها با یکدیگر برقرار کنیم. دوم اینکه هنوز نتوانستهایم به یک تصمیمگیری سیاستی در مورد نظام جدید ارتباطات اجتماعی برسیم. شاید خیلی از سیاستگذاران ما هنوز گذار و تحول ارتباطات اجتماعی را درک نکردهاند. گذار و تحولی که همه انواع ارتباطات اجتماعی؛ اعم از رسانهای، بین فردی و گروهی را در برمیگیرد و امروز همه آنها فقط در قالب ارتباطات اجتماعی در رسانههای اجتماعی معنیدار شده است. سوم اینکه اساساً سیاستگذاران ما اصلاً هیچ شناختی نسبت به جهان جدید که بنای آن از دادهها و کلاندادهها است نداشته و برخی نیز اساساً باوری به تولید ملی در حوزه فناوری اطلاعات ندارند. چهارم اینکه سیاستگذاران ما اساساً نمیتوانند تمایزی بین خدمات عمومی رسانههای اجتماعی با ارتباطات شبکهای مبتنی بر رسانههای اجتماعی داشته باشند و نسبت آنها را درک کنند. مسئله پیامرسان اجتماعی در حوزه خدمات اجتماعی است و نظام سیاستگذاری فضای مجازی در ایران باید به این باور برسد.
آخرین مسئله بحرانساز درباره شبکه اطلاعات، تعدد نهادهای تصمیمگیر است. شورای عالی فضای مجازی برای ساماندهی تعدد نظامهای سیاستگذار ایجاد شده بود. اما با کمال تعجب میبینیم که در ۲۸ همین ماه و تنها چند روز بعد از شروع اغتشاشات، مصوبه خلقالساعهای در دولت جمهوری اسلامی گذرانده میشود و اساسنامه شورای اجرایی فناوری اطلاعات مصوب میگردد. این شورای جدید بهاصطلاح بر مبنای یکی از مصوبات شورای عالی فضای مجازی است؛ اما دایره اختیارات آن نشان میدهد که سیاستگذاری فضای مجازی در ایران را بر عهده میگیرد. درواقع به نظر میرسد که این شورا برای دور زدن مصوبات و کارکرد شورای عالی فضای مجازی و توسط دولت طراحی شده و تمام اعضاء نیز اعضای دولت هستند.
با این توصیف، نهایتاً به نظر میرسد که ما با «بحران مسئولیت اجتماعی در حکمرانی و سیاستگذاری در فضای مجازی در ایران» روبرو هستیم که شبکه ملی اطلاعات هم وجهی از آن است. این شبکه، با این نهادهای سیاستگذار و مجری، اساساً بعد از فروکش کردن اغتشاشات و اتصال به شبکه جهانی، مجدداً فراموش خواهد شد و مجدداً با خدمات بسیار ضعیفی که طی۱۰ روز گذشته ارائه شد روبرو خواهیم بود. زیرا شبکه ملی اطلاعات ما اهداف کلان و روشنی ندارد.
برای مطالعه گزارش کامل این نشست و دریافت فایل صوتی آن کلیک کنید